النا p4
| ...meriya...
🍡=النا🪞=شیدا✨=المیرا🌵=عرفان 🌷=مامان زهرا🪻=بابا رادین
🍡=النا🪞=شیدا✨=المیرا🌵=عرفان 🌷=مامان زهرا🪻=بابا رادین
🍡🍡🍡
ببینم از کدام رمان بیشتر استقبال میشه 😁😁😁
🍡=النا🪞=شیدا✨=المیرا🌵=عرفان 🌷=مامان زهرا🪻=بابا رادین
نامه ای که روی میز کار پدرم بود رو برداشتم
بر روی جلده پاکت جمله "برای پسری که نتوانستم حس پدرانه ام را به او نشان دهم" خود نمایی میکرد.
دستی که تلاش داشت تا گلویم را در گودال بغض فرو ببرد کنار زدم و نامه را از پاکت دراوردم و شروع به خواندن کردم:
هااااییییییی
مرسی بابت لایکا بدو که بقیشو بخونی (o´・∀・)o
بچه ها تصمیم گرفتم یه پارت دیگه هم بزار پس این پارت کمه
بای لایک یادت نره هااا
مرینت آدرین لوکا کاگامی
ادامه
بخاطر کوتاه بودن پارت قبل گذاشتم.