شکسته عشقیf2 p2
💝💝
جولیکا:نیت کجاست
مرینت:خدمت کار داره میخوابانش
جولیکا:آهان راستی این بسته شیرینی برای شما
مرینت:ممنون خدمت کار
خدمت کار:بفرمایید
مرینت:کوفت شیرینی هاراببر خیلی خوش آمدید مانون کجاس
جولیکا:اون کلاس زبان رفت و ساعت۸تمام میشه الان ساعت چند
مرینت:الان ساعت یک ربع مانده به۷
جولیکا:واقعا خوشحالم که بچه به دنیا اوردید
مرینت:بفرمایید
فیلیکس:اجب هوایی
آدرین:خدمت کار
خدمت کار:بفرمایید
آدرین:چای بریز
خدمت کار:بفرمایید
آدرین:برو خوب فیلیکس جان خوش آمدید
فیلیکس:ممنون دمت گرم
آدرین:هان
فیلیکس:میگم دمت گرم که بچه اوردین
آدرین:ممنون
راوی:۲ساعت بعد
جولیکا:مرینت دیگه باید بریم دنبال مانون
مرینت:خیلی خوش آمدید
فیلیکس:دیگه باید بریم
آدرین:کجا
فیلیکس:مانون را از کلاس بیاریم
آدرین:آهان خیلی خوش آمدید
فیلیکس:خداحافظ
آدرین:دوباره بیاین با مانون
فیلیکس:چشم خداحافظ
راوی:جولیکا و فیلیکس رفتن خانه شان
مرینت:خوب برم نیت را ببینم تو کجا
آدرین:خوب منم میام