تصویر هدر بخش پست‌ها

عمارت رویایے..❥

dream mansio

خیانت P1

خیانت P1

| ❄️Baby meriya❄️

آزمایشی

از دید مارگانا💃:

یه روز دیگه بود از خواب بیدار شدم. و به کارگاه رفتم و شروع به جارو زدن کردم. الکس چن دقه بعد از من اومد‌.

همیشه به الکس حسودیم می شد. آخه اون همیشه کار میکنه. من حق ندارم دست به بالون بزنم. ولی آقای فاگریم می گه روزی که بخواد بالون رو تست کنه من و الکس باهم سوار میشیم.اما تو اون روز کلی مونده ولی من صبر میکنم.

از دید الکس🕺:

دوباره مثل هر روز بیدار شدم نون گرفتم و توی راه خوردم. سر کار که رسیدم مارگانا رسیده بود. 

رفتم پیش آقای فاگریم و به ساخت بالون ادامه دادم. مارگانا مثل همیشه به من نگاه می کرد. حتما تو دلش به من میخنده و میگه من همیشه کار های راحت رو دارم تو کار کن نابودشو و بعد به نتیجه نرس. 

_ الکس الکس کجایی تونستیم!!!

آقای فاگریم بود داشت می گفت تونستیم دومین بالون جهان رو ساختیم. آقای فاگریم بخواطر این کار به دو تامون مورخصی داد رفتیم.

💃: 

دیگه میتونم برم صبحونه بخورم فردا روز خواستی هست.