عشق یا نفرت پارت 3
ادامه
آرتان: غلط خاصی نمیکردی فقط خواب بودی همین
مایا: تو چقدر پرو هستی بجای اینکه خجالت بکشی داری حرف میزنی
آرتان: از چی خجالت بکشم من کار بدی نکردم تو هم بجای غر غر کردن بگیر بخواب
مایا: کار بدی نکردی اومدی پیش یه دختر بخوابیدی بعد کار بدی نکردم و من دارم غر غر میکنم
آرتان: خوب داری غر غر میکنی بعدشم فقط بخوابیدم توی خواب که بوست نکردم
مایا: واقعا کاش بوس میکردی
آرتان: خوب یه بار خواستم ببوسمت ولی بیخیال شدم و خوابیدم
مایا: خجالت نمیکشی اینجوری حرف میزنی بچه پرو
بالشت رو ور داشتم زدم تو سرش
آرتان: عه چرا میزنی مگه چیکار کردم
مایا: چیکار کردی واقعا داری این رو میگی
آرتان: آره دیگه میخوای چی بگم
مایا: هیچی نگو فقط ساکت شو
آرتان: من کی حرف زدم که میگی ساکت شو
مایا: ...حرف زدن با تو فایده ای نداره
خواستم بلند شم که گفت
آرتان: کجا داری میری
مایا: چیکار به من داری بگیر بخواب
آرتان: میخوای بری دسشویی
مایا: تو چه گیری دادی به دسشویی رفتن من اصلا تو فکر کن من میخوام برم دسشویی
آرتا: ها باشه بیا من میبرمت
پایان
ببخشید میدونم کم بود
بنظر شما مایا میزاره آرتان ببرتش دسشویی