عشق نا تمام p3
💜
کلویی:با کی حرف میزدی
مرینت:به توچه
کلویی:چی
مرینت:گفتم به توچه همیشه بهم زور میگی ما خواهریم مثل یک دوست پس زور نگو و............
کلویی:نه من همیشه بهترینم به توچه
مرینت:باشه باشه تو بهترینی
کلویی:تو گفتی من بهترینم پس باید به حرفم گوش کنی
مرینت:آره آره تو خیلی خوبی
کلویی:ممنون ولی با این حرف ها مهربان نمیشم
مرینت:باشه نشو ولی من هنوز تو رو دوست دارم
کلویی: گفتی به حرف من گوش میدی
مرینت:آره آره گفتم حالا بگو تا انجام بدم
کلویی:برو چین
مرینت:اما
کلویی:فردا صبح بیلیت هم گرفتم
مرینت:ممنون اما من هیچ جا نمیرم
کلویی:گفتی انجام میدی
مرینت:حالا هرچیزی گفتم من زیر حرف زور نمیرم نمیرم
کلویی:نرو ولی برو
مرینت:خوب من من آمممم
کلویی:میری دیگی
مرینت:آممممم آره میرم
کلویی:عالیه
مرینت:نه اصلا عالی نیست
کلویی:کسی از تو نظر نخواست
مرینت:باشه من برم ساکم رو جم کنم
کلویی:وایسا من ساکت رو جم کردم
مرینت:ممنون من رفتم بخوابم
راوی:فردا شد و مرینت رفت و آدرین فهمید رفت
آدرین:ببخشید سری تر حرکت میکنی
راوی:۴۰ دقیقه بعد آدرین رسید به فرودگاه و مرینت رو دید
آدرین:هان مرینت مرینت کجایی
مرینت:آدرین
آدرین:مرینت کجا میخواستی بری
مرینت:خواهرم من رو از خانه بیرون کرد