پات 2 عشق زندگی
سلام واقعا ببخشید دیر پست گذاشتم واقعا معذرت میخوام
برو ادامه
تو ی این فکرا بورم که یاد ساعت افتادم ساعت10:30بود باید بخوابم فردا کلی کار دارم
صبح
بلند شدم ساعت ۹:۳۰ بود
صبونه خوردم و لباس پوشیدم و کیلیدو برداشتم
قدم زنان رفتم تا مغازه
گفتم+سلام لباس خیلی باحال میخوام
^طبقه ی بالا
+باشه ممنونم
رفتم طبقه ی بالا.....
وای چه لباس های باحالی
یکی انتخاب کردم با شلوارش
یه لباس مشکی که یه کمربند سیاه داشتو دامن یکم بلند و یه شلوار سیاه با یه زنجیر که به یه پاچهاش وصل بود انتخاب کردم
با یه کلاه سیاه
از مغازه اومدم بیرون و چندتا مغازه اونور تر یه کفش فروشی بود
رفتم تو
+سلام یه کفش سیاه خیلی باحال میخواستم
"باشه
وای عجب کفشی یه کفش با لژ بلند و زنجیر عالییی بود
+همینو میخوام
"چشم
خریدم کفشو و رفتم خونه
دیدم آلیا زنگ زده بهش زنگ زدم
×سلام مری
+سلام ببخشید بیرون بودم
×اشکالی نداره بیام خونتون ؟
+البته
×ممنونم مری
+خواهش.... بای
×بای...
یه پیتزا سفارش دادم تا باهم بخوریم
پیتزا رسید و آلیا ۲ دیقه بعد رسید
+سلام بیا نهار بخوریم
×سلام باشه
بعدش نهار خوردیم که آلیا گفت
×ساعت ۷ پارتی شروع میشه باید سریع باشیم
+اوووووو تا ساعت ۷ الان ساعت۳
×باشه ولی ۴ ساعت وقت داریم
+اووففففف باشه
×🙂
خب دیگه پایان
تموم شد برید خونه هاتون
شوخی کردم
۲ساعت بعد
×زود باید لباس بپوشیم بدو مرینت
+باشه
توی پارتی
وای چه قدر باحاله
_سلام مری
+سلام آدری
_بیا تو
+باشه
قشنگ قشنگ توی پارتی
وای خیلی خوش میگذره باید مست کنم
پایان پایان پایان
امید وارم خوشتون اومده باشه
برای پارت های منحرفی بعد
۵ کامنت ۵ لایک
رمزم همین جا میگم
9000 @567
2357 تا کاراکتر
بای بای تا پارت بعد