تصویر هدر بخش پست‌ها

عمارت رویایے..❥

dream mansio

شکسته عشقیf2 p13

شکسته عشقیf2 p13

| 🖤AVisa🖤

برو ادامه داستان

لایلا:خوب حالا نقشت رو بگو

نامجون:ببین یک رفیقی دارم اون مغازش رو به من میده بعد به یک دلیلی مرینت میاد ازمون یک چیزی میخره و لایلا تو از پشت می بریش به خانت بدش ادامه نقشه بعدن فقط این هارا انجام بده

لایلا:خب نگفتی به چه دلیلی

نامجون:برای دلیل افتتایی مغازه 

لایلا:فقط بادکونک ها هم میخوام

نامجون:حتما

لایلا:رنگش نارنجی باشه و هردومون لباس نارنجی

نامجون:تو فکر لباسی فکر کشتن مرینت باش

لایلا:بله درسته کشتن مرینت

بگزریم

مرینت:چیکار کنیم

آدرین:به من چه 

مرینت:میگم به جولیکا بگم بیان

آدرین:آره آره فکرت عالیه

مرینت:زنگ زدم سلام جولیکا

جولیکا:سلام خوب هستین

مرینت:بله ممنون شما چی

جولیکا:ماهم خوبیم

مرینت:ببین میای خانمون

جولیکا:آمممممم

مرینت:بیا دیگه اشکال نداره

جولیکا:نمی تونم بگم آره

مرینت:چرا 

جولیکا:چون خجالت میکشم

مرینت:بیا باشه

جولیکا:باش میام

مرینت:ببین مانون هست

جولیکا:آره هست

مرینت:مانونم بیار

جولیکا:حتما