زندگی جهنمی ادرین پارت اول
ادامه برو بازم معرفی میککنممممم
مرینت و ادرین ازدواج کردن 💍و الان بچه دارن🤰🤱 اسم بچه هاشین مرینا و آرمین و هر دوتا شون چهار ساله اند .🧑 👩
الان میریم برای معرفی شخصیت های اصلی که کردم و داستانمون😻😻😻❤❤❤👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
سلام اسم من مرینت هست .و من خیلی سختی تو زندگیم کشیدم و به ادرین رسیدم(از زبان نویسنده{اخ الاهی فدات شم بچم ادرینو دوست داره 🤧😬😇) من برای کار ادرین به آلمان سفر کردیم . والان منشی کار ادرین تو مدلینگ کاگامی هست اههههه اهههه کاگامی ترشیده (ما تو محلمون به کسایی که ازدواج نکردن میگیم ترشیده ) شبیه ترشی شده اههههههههه واااییی بغلش کرددددددد
.... درسته من تو شرکتشم نهههههههه اههههه واااااایی بقلشون تموم شدنی نیستتتتتتتت . اهههه بلاخره تمام شد . واایی داره میاد سمت من خوب عادی باش مرینت سلام گاگامی 😂😂😂 اهه ببخشید کاگامی اهه 😅.....
از زبان مرینت : اومد سمتم گفت سلام مزیزت اهههه چون از دهنم پرید باید بگه ... اه بعدش گفت هنوزم سینگلی خواستم بگم که نه گفت ببخشید ولی ادرین بامن ازدواج کنه هااااا .....
یهو پریدم وسطه حرفش گفتم من با ادرین ازدواج کردم گفتم که دو تا بچه دارم ترشیده .... که یهو ......
از زبان ادرین :اهه کاگامی بغلم کرد ولم نمیکنه هااااااا ولم کرد رفت اونور با مرینت داشت حرف میزد . من رفتم یواشکی حرفا شون رو گوش دادم .
که یهو کاگامی .................
- ههااا هاا هاجا ی حساس تمام شدا
- شرط ۲ کامنت بدون کامنت خودگ و ۲ لایک میدونم کمه ولی برسونید تا زیاد شه
