شکسته عشقیf2 p7
💝💝
آدرین:لوکا واقعا با خواهر من ازدواج کنه
مرینت:اینکه خیلی باحاله
آدرین:هان حالا کی میگیرن
مریتت:به خودشان مربوت راستی نیت کجاست
آدرین:خدمت کار ها کل سالن هارا ببینید و نیت را پیدا کنید سری تر مرینت:ناراحت نباش
راوی:۲ ساعت بعد نیت پیدا نشد
مرینت:کاری کی میتونه باشه
راوی:بگزریم از مرینت و آدرین بریم سراق لایلا
لایلا:نینی کوچولو انقد ونگ نزن نامجون کجایی
نامجون:اینجام
لایلا:بیا نیت
نامجون:نیت کیه
لایلا:بچه مرینت و آدرین دیگه چی خواستی برات بیارم
نامجون:من گفتم نیت رو بیاری نه من گفتم برو مرینت رو بیار
لایلا:به توچه خوب میگفتی مرینت رو میاوردم
نامجون:چرا انقد نفهمی
لایلا:به توچه مگر ما زن و شهر هستیم نه نیستیم ما فقط دوستیم
نامجون:دوست باشیم من از تو یک چیز خواستم نمی فهمی
لایلا:مگر نمیدونی مرینت کلاس نینجا میره که تمام الان همه حرکت هارو بلده
نامجون:به من چه توهم برو یاد بگیر
لایلا:به من چه اگر این جوری شد من همین فردا صبح میرم ژاپن
نامجون:چه بهتر برو
لایلا:پرو
نامجون:ببین دیگه خودت داری بعس رو کش میدی
لایلا:دوست دارم به توچه
نامجون:به توچه باید همین الان امشب بری ژاپن
لایلا:پاریس تا ژتپن نمیرسیم نفهم من فردا میرم همین که گفتم دوستم نباش من هم دوستت نیستم و الان نیت را چه جور بهشون برگردونیم
نامجون:شماره آدرین رو دارم سالام آدرین بیا من بچت را پیدا کردم
آدرین: مرسی شما آدرس خانه تان
نامجون:خودمان میایم
آدرین:نه دیگه زحمت میشه
نامجون:این چه حرفیه
آدرین:نه خودمان میایم
نامجون:باشه انقد میگی باشه
راوی:بچه را برد خانه و تا فردا