عمارت رویایے..❥

سلوم 😀 ببخشید برای رمانی که معرفی کرده بودم مشکلی پیش اومده شاید بعدا ازش پارت دادم 💕 ژانرش عاشقانه یک کوچولو عاشقانه و کمدی فانتزی.ولی این یه رمان میراکلسیه امیدوارم خوشتون بیاد 💖💖💗💗💗برید ادامه مطلب ♥️

مرینت دوپنچنگ 💮💮💮

سن: 23 سال 💕حرفه: آشپزی ، نقاشی و هنر.

با لوکا کوفین رابطه داره و یک دختر معروف و پولدار هست💸

آدرین آگرست ✨✨

سن: 24 ✨🍃

با کاگامی در ارتباط هست.

پسر یتیم که توی جنگ زلزله ی بزرگی مادرشو از دست داد.

پدرش هم ولش کرد و خود پدرش بر اساس سر*طان از دنیا رفت 💔

اما خانواده ی کوفین اونو به فرزندی گرفتن و الان اون براردر لوکا عه.

لوکا کوفین 🍂🍂🍂

سن: 18🍂🍃

عاشق کسی نیست:) 

متیو 💗

عاشق مرینته و همکارشه.

----------

مرینت 💮💮

خیلی دیر شدههه بودد واییی باید میرفتم سرکاررر!😫 

تو راه خوردم زمین اههه 😖😖 نمیتونستم راه برم شلوارم هم کثیف شد آبروم حتما میره 😖 مدیر: خانم چرا انقدر دیررر ؟ - ببخشید بخدا خوابم میومد 😫 

دیگه برام درس عبرت شد که دیگه نصفه شب با لوکا چت نکنم 😐

دیشب داشتیم برای قرارمون تو رستوران برنامه ریزی میکردیم و واقعا ساعت 3 خوابم برد. یکی به اسم متیو تو اتاق کارم بهم کمک میکرد، اون همیشه هوامو داشت . برام ساندویچ اورد مدیر گفت: خانم مرینت لطفاً لین برگع هارو کپی کنید و به دفتر تحویل بدید. - چشم حتما.😊متیو: مرینت جان براتون ببرم دفتر ؟ - کارم هنوز تموم نشده 15 تا برگه ی دیگه مونده 😓-نصفشو بدید من ، اینطوری کار سریع تر میشه و شما هم میتونید برید سر کلاس نقاشیتون 😊- وای ممنونم 💕 کارمون تموم شد و برگه هارو تحویل دادیم به دفتر 😃 منم کتمو پوشیدم و رفتم خونه تا وسایلمو اماده کنم و لباس فرم مدرسه هنرمو بپوشم. 👩‍🎨🎨پوشیدمش و سریع رفتم آموزشگاه... 

معلم تو کلاس نبود و فقط کاگامی بهترین دوستم اومده بود تو کلاس.

کاگامی: اولین نفر رسیدم!😁- نه خیرم مشغول کار بودم وگرنه از تو زودتر میرسیدم 😏- خوبی ؟ میبینم خانوم خستس 😏😏😁 - اره دیشب تا ساعت سه داشتم به قرار لوکا و خودم فکر میکردم.باهم میریم امشب رستوران. - اجعه خوب خوش بگذره 😊 - مرسی ... پروژه رو انجام دادی ؟ - اره دادم...

____________

خب کیوتام 💗 تمامید ، دوست داشتید ؟🍓

مرسی که لایک میکنید و کامنت میزارید ☺️🤭