تکپارتی
مرینت آدرین لوکا کاگامی
م:سلام دوستان من یک طراح مشهور هستم و عاشق کسی نیستم ولی یک دوست صمیمی دارم بنام کاگامی و اونم یک فرد فوق العاده جذاب هست .
مجری :ممنون خانم <مرینت فامیلیش یادم نی> از توضیحات چون افرادی زیاد مانند..... فکر می‌کنند که شما ازدواج کرده اید و دوست پسر دارید .
م:بالاخره برگشتم خونه چه سوالات عجیب غریبی از آدم میپرسن آه خسته ام خیلی دوست دارم به آدرین <مدلم>بهش بگم دوستش دارم آخه اسکول کی تورو دوست داره اه😔آخه باعث خجالته چرا باید یک مدل عاشق طراحش باشه .مرینت بسه برو بخواب 🤣 فردا ظهر با کاگامی قرار دارم .
ک:مرینت چرا نمی‌یاد ساعت ۱۳ شد آه قرارمون ساعت ۱۲ بود اههههههه من دیگه باتو قرار نمیزارم .<کاگامی یکم فشاریه>
ا:وای روز ۱۲ مارس کلی کاردارم به مرینت زنگ زدم جواب نداد گفت خودش زنگ میزنه وقتی قوانین رو خوندم تبلت م افتاد چون گفته باید یک پارتنر داشته باشید و من هیشکی رو ندارم ایی لوکاس بیا تو
ل:جناب آگرست شما که پاتنری ندارید من یک فرد خوب سراغ دارم
ا:کی؟؟ ل:مرینت طراح لباستون فردی جذاب و خوش سلیقه هستش
ا: فکر می‌کنم راجبش
م: ساعت ۱۲:۴۵هست چیییی قرارممم وای کاگامی مکشه منو ۱۲ بار بهم زنگ زده و ادرین ۳ بار سریع از یخچال یه چیزی برداشتم و لباس پوشدم و تینت زدم و کفشمو پوشیدم بعد یادم افتاد گوشیم تو خونس دویدم سریع و با اسکوترم میدونم برای طراح لباس زشته ولی خب رفتم تو راه به آدرین زنگ زدم و گفت یه کاری هست توی ۱۲ مارس برام لباس طراحی کن و اینجور چیزا بعد خداحافظی کردم و رسیدم پارک دیدم کاگامی عصبانی حسابی حقم داشت
ک:بالاخره مرینت اومد آخيش بعدش مرینت خورد زمین و پاش خونی شد آنقدر حواس پرته لباسشم پاره شد بااین که خودش میدونه و کیفیت پارچه خوبه ولی خب
م:سلامممم کاگامممی کمک پام پام درد میکنه
ک:سریع بلندش کردم و براش چسب زخم زدم و رفتیم یه رستوران با اسکوتر من پیاده رفته بودم پارک بعد درباره یمار و اجرای روز ۱۲ مارس حرف زدیم و گفتیم تو برو اینکارو اینکارو کن و....
م:یه چیزی خوردیم و بعد رفتیم خونه
ا:به مرینت زنگ زدمم بهش گفتم ماجرارو گفتم و قبول کرد .
م:از ذوق داشتم میترکیدم هوراا به پارتی دعوت شدیم یم لباس قشنگ برای خودم و آدرین طراحی کردم ۳ساعت بعد:بالاخره تموم شد چه قشنگه مطمئنم خوشش میاد .😍
به‌کاگامی زنگ زدم و گفتم کلی خوشحال شدو ا:مرینت سلام فردا ساعت ۱۹ میام دنبالت
م:سلام آقای اگرست چشم و صبح ساعت ۱۱ لباس را براتون میارم .
روز ۱۲ مارس
م:خوبه ساعت ۸ هست برم حموم و بیام
ساعت ۸:۳۰شد سریع صبحونه و قهوه خوردنم و آرایش کردم و رفتم با ماشینم دم خونه ی آقای اگرست. ل:خانم مرینت باید الان دیگه بیاد دینگ دینگ اومد .. مرسی خانم مرینت م:خواهش ساعت ۱۹ میبینمتون
ساعت ۱۷:برم لباسمو بپوشم به‌به چه لباس تنگی و قرمزی خیلی بهم میاد با تینت قرمز و آرایش قرمز عالییی میشه ❤️🔥
بچه ها این اولین تکپارتی من بود امیدوارم خوب باشه 🙂دستم شکست
حمایت برای پارت بعدی <یه پارت دیگه داره >حمایت کنید.
شرط :۲۰ کامنت البته با کامنت های خودم و ۱۰ لایک
بنظرم جالب شد نه ؟ تو کامنتا بگید چه مدل تکپارتی بنویسم و درخواستی دارید بگید 😀
